شخصیت یا جنسیت؟؟؟؟

کدامیک اولویت دارد:

احترام به شخصیت یا احترام به جنسیت؟؟؟

افسوس و صد افسوس که ملاک و میزان احترام به افراد در جامعه امروز ما جنسیت افراده نه شخصیت اونها و متاسفانه احترام به جنسیت بر احترام به شخصیت برتری و رجحان داره


آزمون عملی:

اگر چه این ادعا ثابت شده است اما برای رسیدن به یقین آزمونی رو به شما پیشنهاد می کنم

توی یه اداره یا کنار یه خیابون یا هر جایی از این شهر و کشور که یه خانم (حالا اگه که زیبا باشه که دیگه بهتر) دیدین به عنوان ارباب رجوع به اداره ای مراجعه کرده یا به عنوان مسافر منتظر تاکسیه برخورد طرف مقابلش رو زیر نظر بگیرین مثلا اون کارمند یا راننده رو ببینین با چه عزت و احترامی با اون خانم برخورد می کنه خودتون تا آخر این داستان رو حتما حدس زدین...


ختم کلام:

برای احترام به افراد نباید حریم جنسیتی قائل شد

فقط دل های بیمار زن یا مرد بودن را ملاک احترام می دونن

شدت و ضعف میزان احترام به افراد به زن یا مرد بودن اونها بستگی نداره بلکه به شخصیت اونها مربوط می شه... از ما گفتن بود بعدا نگین که نگفت!!! 

 

 

 

افسوس عشق

ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم
چند وقتی است که هر شب به تو می اندیشم

به تو آری ، به همان منظر دور
به همان سبز صمیمی ، به همان باغ بلور

یک نفر ساده ، چنان ساده که از سادگیش
می توان یک شَبه پی برد به دلدادگیش

یک نفر سبز ، چنان سبز که از سبزی او
می توان پل زد از احساس خدا تا دل خویش

شبحی چند شب است آفت جانم شده است
اول اسم کسی ورد زبانم شده است

در من انگار کسی در پی انکار من است
یک نفر مثل خودم عاشق دیدار من است

ای بی رنگ تر از آینه ، یک لحظه بایست
راستی آن شبح هر شبه تصویر تو نیست

حتم دارم که تویی آن شبح آینه پوش
عاشقی جرم قشنگی است به انکار مپوش  

 

 

طراحی زیبا بر روی عکس شما

طراحی های زیبا بر روی عکس شما

لطفا روی لینک زیر کلیک کنید

www.photofunia.com

برای دیدن نمونه عکسها به ادامه مطلب بروید

   

 

ادامه مطلب ...

نصیحتی به دختران امروزی

در خیابان چهره آرایش مکن 

از جوانان سلب آسایش مکن 

 

یاد کن از آتش روز معاد 

طُره گیسویت منه در دست باد 

 

زلف خود از روسری بیرون مریز 

در مسیر چشم ها افسون نریز 

 

خواهرم دیگر تو کودک نیستی 

فاش تر گویم؛عروسک نیستی  

 

خواهرم ای دختر ایران زمین 

یک نظر عکس شهیدان را ببین! 

 

خواهر من این لباس تنگ چیست؟! 

پوشش چسبان رنگارنگ چیست؟! 

 

خواهرم اینقدر طنازی مکن 

با اصول شرع لجبازی نکن 

 

در امور خویش سرگردان مشو 

نو عروس چشم نامردان نشو 

 

 

چند دقیقه باخدا...

گفتم: خسته‌ام
گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.::از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/53)::.

گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی می‌گذره
گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
.::خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24)::.

گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم
گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید
.::ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16) ::.

گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!
گفتی: فاذکرونی اذکرکم
.::منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152)::.

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا
.::تو چه می‌دونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63)::.

گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟
گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله
.::کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109)::.

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره‌ کنی تمومه!
گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم
.::شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216)::.

گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟
گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم
.::خدا نسبت به همه‌ی مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::.

گفتم: دلم گرفته
گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا
.:مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/5::.

گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله
گفتی: ان الله یحب المتوکلین
.::خدا اونایی رو که توکل می‌کنن دوست داره (آل عمران/159)::.

گفتم: خیلی چاکریم!
ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که:

و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره
.::بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می‌کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا می‌کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنن (حج/11)::.

گفتم:...
دیگه چیزی برای گفتن نداشتم.

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم
گفتی: فانی قریب
.:: من که نزدیکم (بقره/۱۸۶) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵) ::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی
گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.::پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/۹۰)::.

گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه(غافر/۲-۳) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌کنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک
گفتی: الیس الله بکاف عبده
.:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی:

یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::.

با خودم گفتم: خدا... خالق هستی... با فرشته‌هاش... به ما درود بفرستن تا آدم بشیم؟! ...

  

 

فاطمه

تقدیم به فاطمه.ا(عزیزم)

 

 

 

ادامه مطلب ...

سیر تکاملی زندگی انسانها

سیر تکاملی زندگی انسانها

 

 

 

یادته؟!

یادته یک روز بهم گفتی !!!!

 هر وقت خواستی گریه کنی برو زیر بارون که نکنه نامردی اشکات

رو ببینه و بهت بخنده ؟

 

گفتم اگر بارون نباره چی؟؟؟؟؟؟

 

گفتم یک خواهش ازت دارم گفتی به چشم ...

اما حالا امروز دارم گریه میکنم ولی آسمون نمیباره تو هم اون دور ایستادی و بهم میخندی

برگشتی و گفتی : اگه چشمای قشنگ تو بباره آسمون هم گریش میگیره!!!  

 

 

 

خداوند

خداوندا تو میدانی ...منم ، دلتنگ دلتنگم
منم ، یک شعر بیرنگم
منم ، دل رفته از چنگم
منم ، یک دل که از سنگم
منم ، آواز طولانی
منم ، شبهای بارانی
منم ، انسانیم فانی
خداوندا تو میدانی ...منم ، در متن یک دردم
منم ، برگم ، ولی زردم
منم ، هستم ، ولی سردم
منم ، مُرده م ، منم مُرده م
منم ، یک بغض پر باران
منم ، غمهای بی سامان
منم ، هستم دراین زندان
منم ، زخمهای بی درمان
منم ، دارم تب و تابی
ز تنهائی ، ز بیتابی
منم ، رفته به گردابی
مرا باید که دریابی
منم ، یک آسمان دردم
منم ، دریا شود قبرم
منم ، دنیا شود جبرم
منم ، پایان شده صبرم
منم ، یک ذره گردم
منم ، خواهم کسی همدم
منم ، برخود ستم کردم
دلم خون میشود هردم
منم ، از عشق گویانم
منم ، دردست درمانم
منم ، آمد به لب جانم
خداوندا ! بمیرانم !

عشق

عشـق یعنـی هـمون سـلام اول

عـشق یعنـی مـایه قـوت قـلـب

عشق یعنی انفجار احساسات

عشق یعنی کم کردن فاصله ها

عشق یعنی کلید یک رابطه ای محکم

عشق یعنی در موفقیت هم شریک بودن

عشق یعنی کاری کنی که راحت پیدات کنه

عشق یعنی مثل اشرف زاده ها باهاش رفتار کنی

عشق یعنی کسی رو داشته باشی که ازت محافظت کنه

عشق یعنی وقتی باهاش قرار داری به خودت برسی

عشق یعنی یک عالمه حرف رو با یه اشاره گفتن

عشق یعنی هولش بدی تو یک مسیر درست

عشق یعنی یه بازی که تمومی نداره

عشق یعنی از هیکلش تعریف کنی

عشق یعنی من وتو ما میشویم

عشق یعنی حرفشو باور کنی

عشـق یـعنی جادوش کنی  

 

 

 

چه بهشتی میشه جهنم

امروز می بوسمت !

فوقش خدا منو می بره جهنم !

 فوقش می شم ابلیس !

آنوقت تو هم به خاطر این که یک«ابلیس»تو را بوسیده،جهنمی می شی !

جهنم که اومدی ،

من اونجا پیدات می کنم و دور از چشم خدا هر روز می بوسمت !

 ... وای خدا چه بهشتی میشه جهنم ... 

 

 

 

 

شور عشق

گاه نگران می شوی که نکند آنقدر که انتظار داری تو را دوست نداشته باشم.

 عزیزم دوستت دارم همیشه و همیشه بی هیچ قید و شرطی.

هر چه بیشتر تو را می شناسم بیشتر به تو علاقه مند می شوم.

 همه احساساتم حتی حسادت هایم ناشی از شور عشق بوده است.

در پر شور ترین طغیان احساسم حاضرم برایت بمیرم.

 تو را بیش از اندازه آشفته و ناراحت کرده ام.

ولی تو را به عشق قسم که آیا کار دیگری می توانم بکنم.

 همیشه برای من تازه هستی.

 آخرین تبسم تو شاداب ترین

و

آخرین حرکات تو زیبا ترین آنهاست. 

 

 

 

احساس

عاشقت خواهم ماند بی انکه بدانی ...

دوستت خواهم داشت بی انکه بگویم ...

درد دل خواهم گفت بی هیچ کلامی ...

گوش خواهم داد بی هیچ سخنی ...

در اغوشت خواهم گریست بی انکه حس کنی ...

در تو ذوب خواهم شد بی هیچ حرارتی ...

این گونه شاید احساساتم نمیرد 

   

                                                                                               

دلم برای کسی تنگ است..؟

   

 

 

دلم برای کسی تنگ است
که آفتاب صداقت را
به میهمانی گلهای باغ می آورد
و گیسوان بلندش را به بادها می داد
و دستهای سپیدش را به آب می بخشید
دلم برای کسی تنگ است …

از این جا
تا جایی که تویی
قدم نمی‌رسد
دست دراز می‌کنم
چیزی می‌نویسم
دریایی
دلی
قابی
غمی
از بی‌نشان
تا نشانی که تویی
مرهم نمی‌رسد …
در این جا و این دَم
رونقی نیست
عطشناک آنم
آن دَم نمی‌رسد …

سجده لبهایم...

  

خدا تو را از خاک آفرید
تا بعد از باران
تنت، مُهری باشد
برای سجده لب‌هایم …