به خاطر کی؟!

پرسید بخاطر کی زنده هستی؟

با اینکه دلم میخواست داد بزنم *بخاطر تو* گفتم *بخاطر هیچکس*

پرسید پس بخاطر چی زنده هستی؟

با اینکه دلم داد میزد *بخاطر تو*با بغض غمگینی گفتم *بخاطر هیچ چیز*

ازش پرسیدم تو بخاطر چی زنده هستی؟

اشک در چشمانش جمع شد و گفت *بخاطر کسی که بخاطر هیچ زنده است*

 

نظرات 1 + ارسال نظر
patina دوشنبه 3 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:37 ق.ظ http://patina.ir

سلام
ایکاش غرورو زیر پا میذاشت و میگفت به خاطر تو
چیزی نمیشد
جز عشق و لذت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد