خانه
عناوین مطالب
تماس با من
عشق خودش می آید....
عشق خودش می آید....
روزانهها
همه
والپیپر
تصاویر زمینه موبایل و کامپیوتر
پیوندها
تا ابد دوست دارم
دوست من سلام
سامان شارژ
عاشقانه باید زیست
من و تو
عشق انانازی
ع ش ق
جدیدترین یادداشتها
همه
چند لحظه...
انتظار
بدون شرح
فاطمه
وقتی کسی را دوست دارید...
چگونه یک نامه عاشقانه بنویسیم؟
زنگی یعنی....
وقتی عشق به آسانی رخ میدهد
میخ های عاشق
عشق چیه؟
تفاوت عشق و ازدواج
نکته های جالب درباره بوس
نامه یه دختر به....
شرایط دشوار ازدواج پسرها -- دخترها ، پدر ها و مادرها بخوانند
انتظار
ورای عشق
بخوان...
واژه عشق
آهویی وحشی
فراق...
[ بدون عنوان ]
به خاطر کی؟!
تقدیم به عشق پاکم
عشق و احساس
به یادم باش
نویسندگان
حامد
64
بایگانی
آذر 1389
3
آبان 1389
20
مهر 1389
4
مرداد 1389
10
تیر 1389
16
خرداد 1389
11
آمار : 7315 بازدید
Powered by Blogsky
ای دل نگفتمت حذر از راه عاشقی...
گفتی شتاب رفتن من از برای توست
آهسته تر برو که دلم زیر پای توست
با قهر میگریزی و گویا که غافلی
آرام سایهای همه جا در قفای توست
سر در هوای مهر تو رفت و هنوز هم
در این سری که از کف ما شد هوای توست
چشمت رهم نمیدهد به گذر گاه عافیت
بیمارم و خوشم که دلم مبتلای توست
خوش میروی به خشم و به ما رو نمیکنی
این دیده از قفا به امید وفای توست
ای دل نگفتمت حذر از راه عاشقی؟
رفتی، بسوز، اینهمه آتش سزای توست
ما را مگو حکایت شادی که تا به حشر
مایئم و سینهای که در آن ماجرای توست
بیگانهام ز عالم و بیگانهای ز ما
بیچاره آن کس که دلش آشنای توست
بگذشت و گفت این به قفس افتاده کیست
این مرغ پر شکسته محزون همای توست
حامد
سهشنبه 15 تیرماه سال 1389 ساعت 03:51 ب.ظ
0
لایک
نظرات
0
+ ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت
Gravatar.com
ثبت نام کنید. (
راهنما
)
نام
ایمیل
آدرس وبسایت
مشخصات مرا به خاطر بسپار
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد
ارسال نظر